تمامی مطالب این وبلاگ مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

در صورتی که پستی خلاف قوانین در بین  مطالب مشاهده کردید از قسمت تماس با مدیر به

ما اطلاع دهید تا برطرف شود.

زندگی نامه آیت الله موسوی اردبیلی

آیت‌الله موسوی اردبیلی دعوت حق را لبیک گفت

 
آیت ا... العظمى عبدالکریم‏ موسوى اردبیلى ، سحرگاه سیزدهم رجب ۱۳۴۴ ه ق، مقارن با سالروز میلاد امیرالمؤمنین‏ علیه السلام و برابر با ۸ بهمن ۱۳۰۴ ه ش در شهر اردبیل ، در خانواده‏اى روحانى وتهی‏دست متولد شدند.

 پدر ایشان روحانى بزرگوار مرحوم سید عبدالرحیم و مادرشان، زنى پارسا مرحومه سیده خدیجه بود که پیش از آن صاحب هشت فرزند دختر شده بودند . ایشان که آخرین و تنها فرزند ذکور خانواده بودند ، در سال 1346 ه ق ، در دو سالگى مادر خود را در اثر بیمارى حصبه از دست داده و تحت مراقبت خواهرانشان قرار گرفتند.

شروع تحصیل و آغاز طلبگى

او تحصیلات خود را در اوان کودکى و در سن شش سالگى با ورود به مکتب خانه آغاز کردند و قرآن کریم را فرا گرفته آنگاه کتاب‌هایى چون رساله عملیه ، گلستان ، تنبیه الغافلین ، نصاب الصبیان ، گلزار بهار ، ابواب الجنان ، مجالس المتقین ، تاریخ معجم ، درّه نادرى ، تاریخ وصاف ، حساب فارسى و برخى کتب دیگر را نزد معلمان خود آموختند . در سال 1318 فراگیرى دروس عربى را آغاز کرده و در سال 1319 به قصد ادامه تحصیل در دروس حوزوى ، وارد مدرسه علمیه ملاابراهیم در شهرستان اردبیل شدند . در آن زمان در اردبیل سه مدرسه علوم دینى به نام هاى مدرسه میرزا على‏اکبر ، مدرسه صالحیه ، و مدرسه ملاابراهیم وجود داشت که اولى تبدیل به دبستان و دومى محل استقرار مهاجرین ایرانى قفقاز شده بود و تنها مدرسه ملاابراهیم جهت تحصیل طلبه‏ها باقى مانده بود .

 در آن ایام رغبتى براى خواندن دروس حوزوى وجود نداشت به نحوى که این مدرسه تنها داراى چهار طلبه بود . در چنین شرائط سختى ، ایشان طلبگى را آغاز نموده و دروس جامع المقدمات ، سیوطى ، جامى ، مطول ، حاشیه ملاعبدا... ، شمسیه ، معالم و شرایع را تا سال 1322  درهمان مدرسه به اتمام رساندند . پس از ورود متفقین به ایران ، مردم از آزار واذیت دولت رهایى یافتند و در پى آن رغبت جوانان به دروس حوزوى افزایش یافت . لذا تعدادى طلبه جوان جهت تحصیل در دروس حوزوى وارد مدرسه ملاابراهیم شدند . ورود این طلاب جوان و نشاط و جدیت آنان باعث گردید ایشان تدریس دروس مقدماتى علوم حوزوى یعنى صرف، نحو و منطق را آغاز نمایند. افزون بر آن در همان زمان به منظور جبران خلأ فرهنگى ناشى از بیست سال دیکتاتورى رضاخانى ، اقدام به برپایى مجالس وعظ و خطابه و سخنرانى در شهرستان اردبیل و مناطق اطراف آن نیز نمودند .

 هجرت به قم‏

موسوى اردبیلى در رمضان‏المبارک 1322تصمیم گرفتند به شهر مقدس قم مهاجرت نموده تحصیلات عالیه را در آن شهر مقدس ادامه دهند و در آخر همان ماه از اردبیل خارج و در نهم شوال وارد شهر مقدس قم شدند و در یکى از حجرات فیضیه رحل اقامت افکندند . مدت اقامت ایشان در شهر مقدس قم ، سه سال و اندى به طول انجامید که در این مدت لمعتین ، رسائل ، مکاسب ، کفایتین ، مباحثى از درس خارج اصول و بحثهایى از تفسیر قرآن و فلسفه را فراگرفته همزمان به تدریس معالم ، لمعتین و قوانین مشغول شدند . 

ایشان  در این مدت از محضر اساتید بزرگوارى استفاده برده و کسب دانش نمودند؛ از جمله مقدارى از مکاسب و جلد اول کفایه را نزد آیت ا... العظمى‏ سید محمّد رضا گلپایگانى ، بیع مکاسب و جلد دوم کفایه و شرح هدایه میبدى را نزد آیت ا... العظمى‏ حاج سید احمد خونسارى ، رسائل را نزد آیت ا... حاج شیخ مرتضى حائرى و آیت ا... سلطانى ، منظومه را نزد آیت ا... حاج میرزا مهدى مازندرانى و اسفار را نزد آیت ا... سید محمد حسین طباطبائى‏قدس سره ، به تحصیل پرداختند. افزون بر این، معظم له هیچگاه از ترویج معارف دین غفلت نکرده در ایام تبلیغ در مناطق مختلف ایران مجالس وعظ و خطابه تشکیل داده با سخنرانى‏هاى مذهبى خویش، شور و نشاط معنوى به جامعه تزریق مى‏کردند.

مهاجرت به نجف اشرف

حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى به اتفاق سه نفر از فضلاى حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند به نجف‏اشرف مهاجرت نمایند . با انصراف دو نفر از همراهان ، ایشان با نفر سوم یعنى مرحوم شیخ ابوالفضل حلالزاده اردبیلى در 16 آبان 1324 ه ش برابر با اول ذى‏الحجه 1364 ه ق، از قم حرکت کردند . به دلیل اینکه در آن زمان امکان مسافرت قانونى به عراق وجود نداشت و یا بسیار مشکل بود ، به ناچار به شکل مخفیانه توسط یک بَلَم از طریق خرمشهر واروندرود وارد شهر بصره در عراق شده با تحمل مشقات و سختی‌هاى فراوان که شرح آن بسیار طولانى و در عین حال شنیدنى است ، از شهرهاى بصره ، عباسیه و دیوانیه عبور کرده با عنایت و لطف الهى که مشکلات را بر آنها هموار مى‏کرد ، موفق شدند عصر روز هفتم ذى‏الحجه همان سال وارد مدرسه سید در نجف‏اشرف شوند . ورود آنها به نجف اشرف مقارن با شب عرفه بود ، لذا دو همسفر پس از انجام مقدمات مستحبّه ، طبق سنت دیرین در حوزه علمیه نجف اشرف ، همان شب عازم کربلا شده و دو روز بعد به نجف‏اشرف مراجعت و فراگیرى دروس حوزوى را آغاز نمودند . معظم له دوران اقامت خویش در نجف‏اشرف را بهترین ایام تحصیل خود مى‏دانند که محیطى امن و آرام براى طلاب حاصل شده بود و محصلین غیر از تحصیل و تدریس و تحقیق ، فعالیت دیگرى نداشتند . ایشان نیز با شور و شوق زائد الوصفى ، در دروس اساتید بزرگ حوزه در آن روزگار حاضر شده ضمن خوشه چینى از خرمن آن بزرگان ، با علاقه مفرطى به تحقیق و تفحص پیرامون مسائل علمى مطرح در دروس حوزوى پرداخته و قسمتى از دروس آن اساتید را نیز به رشته تحریر درآوردند .

 فعالیت علمى در نجف‏

 حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى در مدت اقامت در نجف اشرف ، در اصول فقه مباحث قطع و ظن ، برائت و اشتغال و پاره‏اى از مباحث الفاظ و در فقه ، اعداد صلاة و اوقات ، قبله و لباس مصلى و مکان مصلى و خلل صلوة و شروط تا آخر مکاسب را نزد مرحوم آیت ا... العظمى‏ خوئى ، بحث طهارة را تا آخر وضو نزد مرحوم آیت ا... العظمى‏ حکیم ، مبحث اجتهاد و تقلید را نزد مرحوم آیت ا... العظمى‏ سید عبدالهادى شیرازى ، اول کتاب بیع را نزد مرحوم آیت ا... العظمى‏ میلانى ، بیع صبى را نزد مرحوم آیت ا... العظمى‏ شیخ محمد کاظم شیرازى ، مقدارى از عروة را نزد مرحوم آیت ا... العظمى‏ شیخ محمد کاظم آل‏یاسین و در فلسفه از اول طبیعیات تا آخر منظومه را نزد مرحوم صدراى بادکوبى تحصیل نموده همزمان دروس آیات عظام خوئى ، میلانى و حکیم را نیز تقریر نمودند. مدت اقامت معظم‏له در نجف اشرف هر چند نستبا کوتاه بود و تنها قریب دو سال و اندى به طول انجامید ، اما همین مدت کوتاه به دلیل اینکه اساتید آن روزگار حوزه نجف از اعاظم فقه و اصول قرون اخیر شیعه بوده‏اند ، از نظر علمى براى ایشان بسیار پرثمر و ارزشمند بوده و دقتها و موشکافی‌هاى آن بزرگان در حوزه‏هاى فقه ، اصول و فلسفه ، تاثیرات شگرفى در شخصیت علمى معظم له گذاشت . مناسب است سخنى را از آیت ا... العظمى‏ خوئى‏رحمه الله در مورد حضور ایشان در نجف‏اشرف نقل کنیم. ایشان از حضور کوتاه مدت سه طلبه که از قم به نجف‏اشرف رفته و پس از مدت کوتاهى بازگشته بودند ابراز تأسف نموده و فرمودند: «اى کاش اینها در نجف مانده و به قم باز نمى‏گشتند». یکى از این سه تن، حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى بود.

‏بازگشت به ایران‏

حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى پس از بازگشت از عراق ، در سال 1327 ه ش وارد قم شده در مدرسه فیضیه اقامت گزیدند . ایشان هنگام مراجعت از عراق مصمم بودند در اسرع وقت به نجف بازگردند و با همین انگیزه ، از به همراه آوردن وسایل و اثاثیه موجودشان در نجف‏اشرف ، خوددارى کرده بودند . ولى تقدیر بر خلاف این بود و دیگر امکان مسافرت مجدد جهت تحصیل در عراق براى ایشان فراهم نشد . هنگامى که به قم رسیدند ، با دریافت خبر سلامتى پدر ، براى اطلاع از وضع حوزه و کیفیت و کمیت دروس ، چند ماهى در قم ماندند و در همین مدت در جلسات درس خارج فقه مرحوم آیت ا... العظمى‏ بروجردى ، فقه و اصول مرحوم آیت ا... داماد و فلسفه مرحوم علامه طباطبایى (منظومه) حاضر شدند ، تا اینکه در ماه رجب به اردبیل رفته با پدر بزرگوارشان دیدار کردند . پدر ایشان مایل بود بقیه عمر خود را در نجف یا قم اقامت نماید و چون رفتن به نجف با خانواده ممکن نبود ، به اتفاق به قم رفته منزل کوچک و محقرى تهیه کردند و در آنجا مشغول تدریس و تحصیل در حوزه علمیه قم شدند . ادامه اقامت در قم براى پدر معظم له به دلیل شرائط سخت زندگى مقدور نشد ؛ لذا به اردبیل بازگشته و در سال 1330 ه ش به رحمت خدا پیوست .

 اشتغالات و حوادث مدت اقامت در قم‏

 1 - ادامه تحصیل‏
چنانکه بیان شد مهمترین اشتغال معظم له در قم، ادامه تحصیل و تحقیق بود و علاوه بر حضور مستمر در دروس اساتید بزرگوار آن روزگار حوزه یعنى آیات عظام مرحومین بروجردى، سید محمد داماد و علامه طباطبائى، در دروس دیگرى مانند درس اخلاق حضرت امام خمینی رحمه الله و دروس فقه خصوصى مرحوم آیت ا... العظمى‏ گلپایگانى و مرحوم آیت ا... حاج شیخ مرتضى حائرى و مرحوم آیت ا... العظمى‏ حاج سید احمد خونسارى شرکت مى‏کردند.
2 - ادامه تدریس‏
از سنتهاى دیرپا و بسیار خوب حوزه‏هاى علمیه که تاثیرى ماندگار و شگرف در پرورش روح علمى و تربیتى طلاب دارد، اشتغال به تدریس در کنار تحصیل است. به پیروى از این سنت حسنه، از اشتغالات اساسى ایشان در مدت اقامت در قم، تدریس رسائل، مکاسب، کفایه و منظومه به طلاب خوش‏فهم و کوشا بود که اغلب این جلسات به صورت عمومى برگزار مى‏شد. علاوه بر آن تعدادى درس خصوصى خارج فقه و اصول نیز براى برخى مشتاقان و علاقمندان توسط ایشان ارائه مى‏گشت.
3 - فعالیت قرآنى‏
یکى دیگر از فعالیتهاى حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى در مدت اقامت در قم، فعالیتهاى قرآنى و بحث تفسیر قرآن بود که دو روز در هفته با حضور برخى از فضلاء حوزه برگزار مى‏شد. این جلسه در تمام مدت اقامت ایشان در قم به طور منظم و مستمر ادامه داشت و پس از مهاجرت معظم له از قم نیز، جلسه مزبور توسط سایر اعضا ادامه یافت و تا به امروز (سال 1379 ه' ش) ادامه دارد. معظم له جلسات قرآنى را در مدت اقامت خویش در اردبیل و تهران ادامه داد و اکنون نیز یکى از فعالیتهاى اصلى ایشان، قرآن پژوهى و پرداختن به علوم قرآن و تفسیر آن مى‏باشد که حاصل این مطالعات، گاهى به صورت مقاله در نشریات مختلف منتشر مى‏شود.
4 - انتشار مجله‏
در مدت حضور در قم، توسط ایشان و عده‏اى از فضلاء و روحانیون حوزه علمیه، براى نخستین بار مجله‏اى به نام مکتب اسلام در قم منتشر شد که با استقبال کم‏نظیرى روبرو گردید. معظم له که از بانیان این مجله بودند، مقالاتى در آن به رشته تحریر درآوردند که از آن جمله مى‏توان به سلسله بحثهاى «دین از نظر قرآن» و مقالاتى مانند «قرآن یا آفتابى که غروب ندارد» و «طوفان نوح» اشاره کرد. همکارى ایشان با این مجله فقط تا 9 شماره ادامه یافت و پس از مهاجرت از قم، همکارى خویش را با مجله قطع نمودند.
5 - سفرهاى تبلیغى‏
از وظایف اصلى روحانیت، ترویج و تبلیغ دین و احکام الهى در جهان است. علیرغم فشارها و تضییقاتى که حکومت وقت براى روحانیون بخصوص روحانیانى که دغدغه سیاست نیز داشتند اعمال مى‏کرد، معظم له پرداختن به امور تبلیغى را از اشتغالات اساسى خویش به شمار مى‏آوردند و از این رو در ایام تعطیلى دروس حوزوى، ایشان جهت تبلیغ به نقاط مختلف کشور سفر مى‏کردند. هنوز هم در شهرهاى ارومیه، مشهد، بندر انزلى، درگز، همدان، اردبیل، بابل، بهشهر و ... مؤمنانى خاطره شیرین سخنرانیهاى پرشور و پرجذبه ایشان را به خاطر دارند.
6 - فعالیت سیاسى‏
بدون تردید اسلام به سعادت دنیا و آخرت انسانها توجّه نموده است و از همین رو دخالت در امور سیاسى و حساسیت نسبت به وضع اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى مسلمانان، از وظایف اصلى روحانیت محسوب مى‏گردد. روحانیت داراى دغدغه سیاسى از همان ابتدا با دخالت در مسائلى که سرنوشت مسلمانان و آینده آنان با آن بستگى داشت، تلاش کرده است این وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد. از جمله این حوادث، داستان کنگره جهانى پیمان صلح در زمان نخست‏وزیرى دکترمحمد مصدق بود که ابتدا گروه زیادى از شخصیتهاى دینى و سیاسى ایران پیام آن را تأیید و امضاء کردند، اما پس آن که معلوم شد سرنخ ماجرا در دست کمونیستها است، بسیارى از آن افراد تأیید خود را پس گرفتند ولى برخى دیگر از جمله سید على‏اکبر برقعى و شیخ محمدباقر کمره‏اى، بر عقیده خود اصرار ورزیده و به محل کنگره در وین نیز رفتند. هنگام بازگشت برقعى، گروه‌هاى متمایل به مارکسیسم، مراسم استقبال برگزار کردند. طلاب قم به مخالفت برخاستند و در نتیجه درگیرى پیش آمد و در مقابل شهربانى تیراندازى شد که منجر به کشته شدن یک نفر و مجروح شدن عده‏اى دیگر کردید. اعتراضات و درگیریها به مدت دو روز ادامه داشت. دربار شاه و برخى گروههاى دیگر نیز، هر کدام با اهداف و انگیزه‏هاى خاص خود، قضیه را پیگیرى مى‏کردند. دکتر مصدق براى بررسى و آرام کردن اوضاع، آقاى ملک‏اسماعیلى را به عنوان نماینده خود خدمت آیت ا... العظمى‏ بروجردى رحمه الله فرستاد.

 حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى که در این جریان یکى از دست‏اندرکاران و گردانندگان مبارزه طلاب بودند، از جانب آیت ا... العظمى‏ بروجردىرحمه الله با ملک‏اسماعیلى دیدار کردند و آنگاه در صحن مطهر حضرت معصومه‏علیهما السلام براى مردم سخنرانى کرده و پیام حضرت آیت ا... العظمى‏ بروجردى رحمه الله را به مردم ابلاغ نمودند.

 مراجعت به اردبیل‏

 کثرت فعالیتهاى علمى، تبلیغى، فرهنگى و سیاسى باعث گردید که در ماه رمضان سال 1338 ،ضعف و بیمارى بر ایشان غلبه یابد که پس از مراجعات مکرر به پزشکان، تغیر محل سکونت و کاستن از فشار کار به معظم له توصیه گردید و در پى آن ناگزیر در سال 1339 به منظور گذراندن ایام تعطیلات تابستانى قم را به قصد اردبیل ترک فرمودند. پس از ورود به اردبیل، در تابستان همان سال در مسجد مرحوم حاج میر صالح، مجالس وعظ و تبلیغ تشکیل داده و نسبت به تجدید بنا و تعمیر مدرسه ملاابراهیم که در جوار این مسجد قرار داشت، اقدام کردند. با تمام شدن فصل تابستان، علیرغم میل شدید باطنى معظم له جهت بازگشت به قم، اصرار علماء و مردم اردبیل باعث شد که ایشان تا پایان همان سال به طور موقت در اردبیل بمانند، ولى نیمه‏کاره ماندن بسیارى از کارهایى که توسط ایشان آغاز شده بود، باعث شد که این اقامت موقت به درازا انجامیده تا سال 1347  ادامه یابد. به جهت طولانى شدن مدت اقامت ایشان در اردبیل، مناسب است شمه‏اى از فعالیتهاى این دوره زمانى را بیان نماییم.

 فعالیت در اردبیل‏‏ 
با اقامت حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى در اردبیل، جمعى از فضلاء و طلاب اردبیل که در قم مشغول تحصیل بودند، به اردبیل بازگشتند و نزد معظم له به فراگیرى سطوح عالى رسائل، مکاسب و کفایه پرداختند و پس از مدتى، ایشان تدریس خارج اصول و خارج فقه مکاسب و عروة را آغاز نمودند.

 گسترش فعالیتهاى سیاسى معظم له در اردبیل، باعث شده بود که کنترل و نظارت دستگاههاى امنیتى رژیم بسیار شدید شود تا جایى که بر اثر هجوم مکرر مأموران ساواک به منزل ایشان، هرگونه آسایش و امنیت حتّى در منزل نیز از معظم‏له سلب گردید. در نتیجه ایشان ناچار گردیدند نظر مشورتى حضرت امام خمینی رحمه الله را در مورد مهاجرت از اردبیل جویا شوند. امام نیز در پاسخ فرمودند:«ما صلاح نمى‏دانیم که آقایان شهرها را ترک کنند و به تهران یا قم بروند، ولى گویا وضع شما به گونه‏اى است که ناچارید مسافرت کنید. در عین حال خودتان بهتر مى‏دانید و مى‏توانید تصمیم مناسبترى بگیرید». پس از دریافت نظر امام که اتخاذ تصمیم مناسب را به شخص ایشان واگذار نموده بودند، معظم له تصمیم گرفتند که از اردبیل هجرت کنند، اما ضرورى بود که جهت گمراه کردن مأموران ساواک و رفع مزاحمتهاى احتمالى، زمینه مناسبى براى این کار فراهم شود.

در سال 1347  که زلزله منطقه وسیعى از اطراف مشهد را تخریب کرد، حکومت وقت تصمیم گرفت ظاهر مردمى به خود گرفته و کمک مردم را به نام خود جمع آورى کرده و به دست آسیب دیدگان برساند؛ لذا با صدور اعلامیه‏ها و بیانیه‏هاى مکرر و برپا کردن چادرها در میادین شهرها مردم را به کمک فراخواند. ولى هر چه بیشتر سعى کردند کمتر به نتیجه رسیدند. در جهت مقابل، روحانیون و علماء شهرستانها مستقلاً به جمع‏آورى کمکهاى مردمى مبادرت ورزیدند و در همین راستا، معظم له نیز در اردبیل با همراهى برخى دوستان، با صدور اطلاعیه مردم را در مسجد جمع نموده و به جمع‏آورى اعانه پرداختند. با توجه به اقامت مرحوم آیت ا... العظمى‏ میلانى در مشهد، قرار شد کمکهاى جمع‏آورى شده جهت مصرف در مناطق زلزله زده خدمت ایشان ارسال شود. این واقعه زمینه مناسبى فراهم ساخت که حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى به عنوان مسئول کمک‏رسانى و همچنین به بهانه چاپ کتاب جمال ابهى، بدون اینکه کسى را از قصد خود مبنى بر عدم مراجعت به اردبیل مطلع سازند، به سمت تهران حرکت کنند.

 اقامت و فعالیت در تهران‏

حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى در تابستان 1347 در خیابان نصرت فراهم شد و علیرغم مخالفت شدید دوستان و همشهریان با اقامت ایشان در تهران، پس از تهیه مسکن، خانواده ایشان نیز از اردبیل به تهران مهاجرت کردند.

پس از اقامت در تهران، گذشته از اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانى در مسجد نصرت تدریس خارج فقه (کتاب خمس) و جلد اول اسفار را براى برخى طلاب جوان و مستعد، آغاز نمودند وعلاوه بر آن، حلقه بحث فلسفى را نیز با برخى از دوستان همفکر خویش تشکیل دادند و پس از چند صباحى با همکارى و همفکرى بعضى از دوستان دیگر مانند شهید آیت ا... بهشتى، شهید آیت ا... مطهرى، شهید حجةالاسلام مفتح و برخى دیگر، تحقیق در علوم قرآن را به صورتى جدى آغاز نمودند.

پژوهش عمیق در علوم قرآن نیازمند مکان مناسب و نیز کتابخانه‏اى غنى بود. براى این منظور محلى در جوار مسجد امیرالمؤمنین‏ علیه‌السلام تهیه شد و در آنجا، کتابخانه‏اى اختصاصى جهت استفاده تحقیقاتى تاسیس گردید. علاوه بر آن، جلسات تفسیر قرآن پس از اقامه نماز مغرب و عشاء، به طور مرتب در مسجد امیرالمؤمنین‏علیه السلام توسط معظم له برگزار مى‏شد. با توجه به تفکرات الحادى که در آن زمان در ایران شایع و رایج بود، ضرورت تأسیس مرکزى جهت برگزارى جلسات سخنرانى، کلاسهاى تبیین و بررسى معارف دینى و مسائل عقیدتى و فرهنگى، روز به روز بیشتر احساس مى‏شد. به همین منظور، مسجد و کانون توحید توسط ایشان در خیابان پرچم احداث گردید که کلاسهاى متعددى توسط سخنرانان و متفکران مذهبى ایران در آنجا برگزار شد.

بعلاوه، در راستاى همین اهداف، مدارس راهنمایى و دبیرستان مفید را نیز در تهران احداث فرمودند که هنوز هم تمام این مراکز به فعالیت خود ادامه مى‏دهند. همه این مراکز تحت پوشش موسسه‏اى به نام موسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین‏علیه السلام قرار داشت. این فعالیت‌ها تا 1357 ه' ش ادامه داشت.

1 - فعالیتهاى علمى و فرهنگى‏
تدریس خارج فقه و اصول، تدریس جلد اول منظومه براى طلاب و روحانیان، تدریس کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، سلسله بحثهاى تکامل، فلسفه تاریخ، و دیگر مباحث مهم فلسفى ضرورى براى دانشجویان، برگزارى جلسات تفسیر براى نمازگزارانى که به مسجد مى‏آمدند، بحث و گفتگو پیرامون مبانى فلسفى و تحقیق در مسائل علوم قرآنى با گروههاى مختلف از متفکران، از جمله اشتغالات علمى و فرهنگى ایشان در مدت اقامت در تهران بود. دامنه این فعالیتها به حدى گسترش یافت که حساسیت رژیم را برانگیخت و در نهایت با یورش ماموران ساواک به مرکز تحقیقات، کلیه وسایل و دستگاههاى آنجا به یغما رفت و کتابخانه نیز تاراج شد به گونه‏اى که فیش‌ها و یادداشت‌هاى محققین شاغل در مؤسسه را غارت نموده و مرکز را به تعطیلى کشاندند.

2 - تأسیس مؤسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین‏علیه السلام

در سال 1348 جهت منسجم کردن اقدامات فرهنگى، معظم له به همراه تنى چند از دوستان، مؤسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین‏علیه السلام را تأسیس کردند که به لطف خداوند از بدو تأسیس تا کنون، منشاء خدمات زیادى شده است به گونه‏اى که 3 باب مسجد، یک مرکز فرهنگى، 4 مدرسه راهنمائى و دبیرستان و دانشگاه، تا کنون توسط این موسسه تأسیس شده و در حال فعالیت هستند. در دهه اول انقلاب، یعنى از سال 1357 تا سال 1368 ،به دلیل شرائط خاص کشور، تحولى در زندگى معظم له پیش آمد به گونه‏اى که ناچار شدند اوقات فعالیت خود را به دو بخش مستقل و جدا از هم تقسیم نمایند؛ بخش اول آن را اشتغالات علمى و فرهنگى و بخش دوم آن را مسائل سیاسى، حکومتى و اجرائى تشکیل مى‏داد. چنانکه گفتیم در این نوشتار، تنها به بخش اول مى‏پردازیم چرا که بخش دوم نیازمند بحث مفصلى است که از حوصله این مختصر خارج است و فرصت دیگرى را مى‏طلبد.
فعالیتهاى علمى و فرهنگى در دهه اول انقلاب‏
در طى یازده سال اول انقلاب، اشتغالات علمى و فرهنگى معظم له روند و وضع دیگرى پیدا کرد. از جمله اشتغالات جدید ایشان، تدوین قوانین کیفرى، جزائى و حقوقى دادگسترى و انطباق آنها با موازین شرع و فقه اسلامى بود. با توجه به اینکه پاره‏اى از قوانین موضوعه قبل از انقلاب به ویژه قانون مجازات عمومى برگرفته از قوانین اروپائى بود، چنین کار گسترده و وسیعى نیازمند صرف وقت فراوانى بود. براى این منظور کمیسیونى از فقهاء و حقوق‏دانان تشکیل شد و با همکارى دوستان متفکر و اندیشمند، این مهم به انجام رسید و در نهایت قوانین جدید به صورت مدون و منقح و مطابق با شرع، تنظیم و ارائه گردید. بدیهى است این امر حسب ضرورت و به منظور تدوین قوانین و مقررات منطبق با شرع صورت گرفت و این هرگز بدان معنى نیست که آن قانون از جامعیت و کمال برخوردار بوده و فاقد هرگونه نقصانى است بلکه ممکن است نیازمند بازنگرى مجدد باشد. از طرف دیگر گاهى مسائلى در محاکم پیش مى‏آمد که در قوانین مدونه پیش‏بینى نشده بود و قاضى نیز نمى‏توانست، حکم مسئله را از قوانین موجود استخراج نماید. وانگهى اصل 167 قانون اساسى، قاضى را موظف نموده است که کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیافت، با استناد به منابع معتبر اسلامى یا فتاوى معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و بدیهى است تمامى قضات به آسانى از عهده این مهم بر نمى‏آیند، خصوصا در مسائل مستحدثه و نوپیدا که در متون و منابع معتبر فقهى نیز حکم روشنى پیرامون آنها وجود ندارد.

در چنین مواردى راهنمائى و استخراج احکام شرعى مسائل مستحدثه قضائى، از دیگر اشتغالات مهم ایشان بود. یکى دیگر از مشکلات قوه قضائیه، جایگزینى قضات بازنشسته و تصفیه شده با قضات جدید بود که غالبا آشنایى زیادى با کارهاى ادارى نداشتند. با توجه به اینکه شرط قضاوت از نظر شرع مقدس اسلام، رسیدن به درجه اجتهاد در مبانى فقهى است، ضرورى بود که از فضلاء اهل علم و طلاب حوزه براى قضاوت استفاده شود، ولى با توجه به اینکه در حوزه علمیة قم و نجف، آقایان مدرسین بیشتر کتابهاى عبادات مانند کتاب صلاة و کتاب صوم را تدریس مى‏نمودند و تدریس کتاب‏هاى قضا، حدود، دیات و قصاص، در حوزه‏ها چندان معمول نبود، کسانى که متعهد بودند در قوه قضائیه کار بکنند، اکثرا با مسائل قضا آشنا نبودند. از طرف دیگر آنچه در کتب قضا نوشته شده است، تناسب چندانى با اوضاع اجتماعى جوامع امروزى ندارد. همه این عوامل دست به دست هم داده و مشکلات حادى را براى قوه قضائیه به بار آورده بودند. براى حل این دو مشکل به طور همزمان، معظم له تدریس یک دوره خارج کتاب قضا را براى قضات آغاز کردند و همزمان، کتاب فقه‏القضا را به رشته تحریر در آوردند و در آن مسائل جدیدى را که در متون فقهى سابق وجود نداشت ولى پیدایش آنها در جوامع فعلى اقتضاى فهم احکام شرعى آنها را دارد، مورد بحث و بررسى قرار دادند. فعالیت علمى دیگر ایشان، بحث و بررسى علمى و فقهى، پیرامون مسائل مهم اقتصادى از قبیل امور بانکى و پولى، معاملات جارى کشور، نظام اقتصادى حاکم بر آن و... بود که به شدت مورد نیاز جمهورى نوپاى اسلامى بود و قبل از آن هیچ کار گسترده اجرائى در زمینه آن انجام نگرفته بود. در این مسیر مطالعات گسترده‏اى در خصوص نظام اقتصاد آزاد و اقتصاد سوسیالیستى و مقایسه آنها با نظام اقتصاد اسلامى توسط معظم‏له صورت گرفت و نتایج آنها مکتوب شده است.

 ‏هجرت مجدد به قم‏

چهار دهم خرداد 1368 ه' ش حضرت امام خمینی رحمه الله رحلت فرمودند. پس از این حادثه، حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى که در دوران حیات حضرت امام رحمه الله بارها تقاضاى کناره‏گیرى از مسئولیتها و پرداختن به اشتغالات علمى را از ایشان نموده و پاسخ منفى شنیده بودند، در شهریور همان سال به قم هجرت نمودند و اشتغالات جدیدى را به شرح زیر آغاز کردند:

1 - تدریس و بحث و تحقیق‏
ایشان از ابتداى اقامت مجدد در شهر مقدس قم، آغاز به تدریس خارج فقه و اصول نمودند که در این مدت (تا سال 1379) یک دوره خارج اصول و نیز یک دوره فقه جزائى اسلام شامل قضاء، حدود، قصاص، دیات و شهادات را تدریس نموده و آنها را به رشته تحریر در آورده‏اند که تا کنون کتابهاى فقه‏القضاء، فقه الحدود و التعزیرات، فقه الدیات و فقه‏القصاص منتشر شده و کتاب فقه الشهادات آماده طبع مى‏باشد. همچنین در این مدت در ایام تعطیل حوزه علمیه قم، اقدام به تدریس کتاب شرکت و مباحث اجتهاد و تقلید و بیمه فرمودند که از آن میان کتاب فقه الشرکة و کتاب التأمین در یک جلد به طبع رسیده است. پس از پایان بردن مباحث مهم کیفرى، تدریس مباحث حقوقى و مدنى اسلام را در دستور کار خویش قرار دادند که به جهت اهمیّت مضاربه و ابتلاء شدید جامعه به آن، آن را در اولویت قرار داده و تدریس آن را به پایان رساندند که انشاء الله به زودى به زیور طبع آراسته خواهد شد و در حال حاضر نیز مشغول به تدریس کتاب بیع مى‏باشند.

2 - تأسیس و اداره دانشگاه (دارالعلم) مفید
حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى، از دورانى که در قم مشغول تحصیل بودند، مانند هر طلبه و محصل درد آشنایى در مورد نواقص حوزه مى‏اندیشیدند و آرزو داشتند روزى فرا برسد که این نواقص از حوزه بر طرف بشود. یکى از مهمترین نواقص حوزه این است که برنامه درسى آن همان برنامه سابق بوده و هیچ تحول و تغییرى در آن ایجاد نشده است؛ لذا احکام مسائل جدیدى که در اثر تحولات جوامع و زندگى انسانها بوجود آمده است، در این کتابها یافت نمى‏شود و یا بحث کافى در مورد آنها نشده است. مسائل مهم دانش حقوق بویژه حقوق بین‏الملل همچون احکام مرزها، صلاحیتها، دریاها و مناطق تحت حاکمیت کشورها؛ مقاوله نامه‏ها و میثاقهاى بین‏المللى؛ تابعیتها؛ همچنین مسائل اقتصادى از قبیل بانک، بانکدارى بدون ربا، بیمه، پول، و ...؛ و نیز مسائل حکومتى و سیاسى و بحث و بررسى فقهى پیرامون نهادهاى اجتماعى جدید چون قواى سه‏گانه، و همچنین علومى مانند جامعه‏شناسى، فلسفه و کلام جدید، علوم سیاسى و ... به شکل آکادمیک و امروزین آنها، در حوزه‏ها مورد بحث و بررسى کامل قرار نگرفته و علیرغم نیاز شدید جوامع اسلامى به آنها، هنوز هم خلأهاى فراوانى در این زمینه به چشم مى‏خورد. از طرف دیگر طبیعى است که اداره حکومت اسلامى نیازمند متخصصین متعهدى است که علاوه بر آشنایى کامل با علوم حوزوى، با علوم جدید نیز آشنایى کامل داشته و از توانایى کافى جهت پاسخگویى به مسائل جدید و بیان دیدگاه اسلام در مسائل مطروحه برخوردار باشند.

 براى حل این مشکلات و نواقص و رفع آنها، هنگامى که ایشان تصمیم به اقامت مجدد در قم گرفتند، اقدام به تأسیس مؤسسه‏اى به نام دانشگاه‏علوم‏انسانى (دارالعلم) مفید نمودند. هدف از تأسیس این دانشگاه این است که علوم مورد نظر اسلام، یعنى علوم انسانى در آنجا تدریس شود و نظرات اسلام نیز در ردیف نظرات سایر مکاتب مورد بحث و بررسى قرار گیرد. در حال حاضر رشته‏هاى حقوق، اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسى و علوم قرآن در این مؤسسه در سطح کارشناسى و کارشناسى ارشد تدریس مى‏گردد و در نظر است مقطع دکترى نیز در دانشگاه ایجاد شده و افزون بر آن به تعداد رشته‏هاى تحصیلى نیز اضافه گردد. اینک قریب به ششصد دانشجو در این دانشگاه مطابق مقررات آموزش عالى کشور به تحصیل اشتغال دارند و همزمان به طور مستقل به تحصیلات و پژوهشهاى عالى حوزوى نیز مى‏پردازند. شرط ورود طلاب به این مرکز علمى، اتمام شرح لمعه و اصول مظفر و داشتن مدرک دیپلم و قبولى در کنکور سراسرى است. بعلاوه دانشجویان ورودى ملزم هستند که پس از ورود به این مؤسسه علاوه بر تحصیل دانشگاهى، تحصیل دروس حوزوى را نیز ادامه دهند.

 

 فهرست تألیفات‏

 1 - فقه القضاء جلد 1 - جلد 2
2 - فقه الحدود والتعزیرات‏جلد 1 - جلد 2 - جلد 3 - جلد 4
3 - فقه الدیات‏
4 - فقه القصاص‏
5 - فقه الشرکة والتأمین‏
6 - فقه المضاربة
7 - فقه الشهادات (تحت طبع)
8 - حاشیه بر خیارات مکاسب (مخطوط)
9 - یک دوره کامل اصول فقه (مخطوط)
10 - تقریرات دروس آیات عظام حکیم و خوئى» در فقه و اصول (مخطوط)
11 - الرسائل الفقهیة (مشتمل بر بحثهاى: ربا، تلقیح مصنوعى، ذبیحه اهل کتاب،...)، مخطوط
12 - مقالاتى در تفسیر قرآن‏
13 - اخلاق (تدریس در دانشگاه مفید)، مخطوط
14 - چهار جلد اقتصاد (مخطوط)
15 - یک دوره اقتصاد اسلامى بر اساس کتاب و سنت (مخطوط)
16 - جمال ابهى (در رد بهائیت)
17 - رساله عملیه‏
18 - مناسک حج‏
19 - نهج الرشاد (رساله عملیه به زبان عربى)
20 - مناسک الحجّ - عربی
21 - استفتاآت‏

منبع

 

 

سلیم مؤذن زادهٔ اردبیلی یکی از مداحان ایرانی به زبانهای ترکی، فارسی و عربی است که در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در شهر اردبیل زاده شد. وی که بیش تر نوحه هایی را به زبان ترکی آذربایجانی سروده، به زبان های فارسی و عربی نیز تسلط دارد. پدرش شیخ عبدالکریم مؤذن زادهٔ اردبیلی نخستین مؤذن رادیوی ایران است و برادرش رحیم مؤذن زادهٔ اردبیلی نیز از مؤذنان اسلامی است.

سلیم موذن زاده اردبیلی، با سابقه ترین مداح ایران که بطور متوسط روزانه پنج ساعت از عمر خود را صرف مداحی کرده و بیش از دو هزار عنوان نوار کاست مربوط به برنامه های او از زمان پیدایش ضبط صوت تاکنون به زبان های ترکی، فارسی و عربی موجود است.

صدای گیرا در خانوادهٔ موذن زاده اردبیلی موروثی بوده و همه فرزندان و نوادگان مرحوم شیخ فرج این موهبت الهی را ازاو به یادگار بردند.

شیخ فرج، پدربزرگ سلیم موذن زاده اردبیلی، قدیمی ترین موذن کشوراست که اطلاعات مختصری از وی موجود می باشد.

به گفتهٔ سال خوردگان، صدای اذان وی را ساکنان روستاهای واقع درحاشیه سه فرسنگی شهراردبیل سحرگاهان از بام مسجد زینال در مرکز شهر می شنیده اند.

شیخ عبدالکریم، فرزند شیخ فرج هم نخستین موذن درایران است که نوای اذان دلنشین او شهرت جهانی دارد.

او در سال ۱۲۷۳ خورشیدی در محلهٔ " تازه شهر" اردبیل متولد گردید و تا سال ۱۳۲۱ خورشیدی نوای توحیدی اش از منارهٔ مسجد میرزا علی اکبر این شهر به گوش می رسید.

نعیم، سلیم، رحیم، محمود و داود پنج فرزند او نیز از مداحان اهل بیت و موذن های مشهور جهان اسلام هستند که اکنون از میان آنان فقط سلیم درقید حیات است و بقیه از دنیا رفته اند .

شادروان رحیم موذن زاده اردبیلی نیز که اذان بی مانند او در دستگاه بیات ترک درفهرست آثارمعنوی ایران به ثبت رسید چند سال قبل براثر بیماری دعوت حق را لبیک گفت.

استاد سلیم، دربارهٔ پدرش می گوید: او در سال ۱۳۲۱ خورشیدی به قصد زیارت بارگاه ملکوتی امام رضا عازم مشهد مقدس می شود و در بین راه شبی را در منزل یکی از دوستان خویش درتهران سپری می کند. ازآنجایی که شیخ عبدالکریم عشق موذنی داشته سحرگاه به پشت بام منزل واقع درخیابان عین الدوله رفته و ندای توحیدی اذان را سر می دهد.

امام جماعت وقت مسجد سلطانی (امام فعلی) صدای اذان او را از دور شنیده و قبل از ظهر سراغ او را از تمام خانه های اطراف می گیرد.

به او می گویند که شیخی از اردبیل آمده و درخانهٔ "مطلب بلوری " میهمان است و با درخواست امام جماعت، ظهر همان روز " شیخ عبدالکریم " در پشت بلندگوی مسجد قرار گرفته و نوای ملکوتی " اشهدان لااله الاالله " را به گوش مردم می رساند.

او پس از بازگشت از زیارت مشهد در تهران ماندگار شده و موذن مسجد سلطانی می شود بطوریکه تا سال ۱۳۲۹ خورشیدی که دارفانی را وداع گفت صدای اذان وی روزی سه بار از رادیو واقع در میدان ارک تهران پخش می شده است.

سلیم، صدای خوب در مداحی را از رشته های هنری ظریف توصیف می کند که ملاحت، زیر و بم آهنگ، ادای کلام و تحریرهای مناسب لازمه این هنراست.

وی که خود علاوه برحفظ روش های قدیمی، سبک های جدیدی با اصالت فرهنگی را در نوحه خوانی و مداحی ابداع نموده، می گوید: صدای من در برابر صدای پدرم مانند قطره ای است درمقابل دریا.

موذن زاده در حضور آیت الله طباطبایی مفسر تفسیر المیزان نیز مداحی داشته اند که ایشان از موذن زاده تقاضای مداحی عربی میکرده است.

 فقدان فخرالذاکرین را به عموم مسلمان، دوستداران و خانواده آن مرحوم تسلیت می گوییم.

ادامه نوشته

آثار و تالیفات محقق اردبیلی

تألیفات محقق اردبیلی

وی آثار قلمی ارزشمندی را در زمینه ی موضوعات مختلف علوم اسلامی از خود به یادگار گذاشته است که هر یک از آن ها در نوع خود بسیار مهم و همواره مورد توجه علما و دانشمندان بوده است. از آن جا که توصیف موضوعات آثار وی در بخش ضمیمه آورده شده، در این جا تنها به معرفیِ اجمالی آثار او اکتفا می شود.

1- مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان:

 

این کتاب، که دائرة المعارف فقه استدلالی است، از مهم ترین آثار محقق است. وی آن را در شرح کتاب ارشاد الاذهان الی احکام الایمان علامه حلّی به نگارش درآورده است. تألیفات این کتاب ظاهراً در ماه رمضان سال 977 درکربلای معلّا آغاز و در سال 985 به پایان رسیده است. (17) این کتاب را انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تصحیح و در چهارده جلد به چاپ رسانده است.

 

2- زبدة البیان فی احکام القرآن:

 

این کتاب که زبدة البیان فی براهین احکام القرآن و تفسیر آیات الاحکام القرآن نیز خوانده شده است، یکی دیگر از آثار ارزشمند محقق اردبیلی است که در سال 989 قمری به اتمام رسیده است. (18) وی در این کتاب، فروغ فقهی را از آیات شریف قرآن استخراج کرده است. این کتاب، به وسیله ی کنگره ی مقدس اردبیلی تجدید چاپ گردیده است.

 

3- اصول دین یا ترجمه العقائد و اثبات الواجب:

 

این اثر به زبان فارسی و در زمینه ی اصول عقاید نگارش یافته است. این رساله نیز در مجموعه ی رسائل ایشان از سوی کنگره ی مقدس اردبیلی چاپ شده است.

 

4- تعلیقة علی ما قاله الفخر الرازی فی تفسیر الکبیر:

 

کتاب تفسیر الکبیر فخر رازی از جمله ی کتاب های تفسیریِ مهم است. فخر رازی در بخشی از این کتاب، دلیل هایی بر افضلیت خلیفه ی اول نسبت به حضرت امیر(ع) اقامه کرده است. محقق اردبیلی بر این بخش، حاشیه ای نوشته و دلایل او را پاسخ گفته است. وی در زبدة البیان و مجمع الفائدة و البرهان و حاشیه شرح الجدید نیز از این رساله یاد کرده است. (19)

 

5- رساله ی تقلید میت ( اجتهاد و تقلید یا خلوّالزمان عن المجتهد):

 

رساله ای است در باب تقلید از میت، که محقق از آن، در بحث « فقیه جامع الشرایط» در مجمع الفائدة و البرهان یاد کرده است.

 

6- الحاشیه علی الهیات الشرح الجدید للتجرید:

 

سلطان الحکماء، خواجه نصیرالدین طوسی( متوفای 672 ق) کتاب تجرید الاعتقاد را در تحریر عقاید امامیه به نگارش درآورده است. بر این کتاب، شروح مختلفی نوشته شده است که برخی از آن ها بیش از همه، مورد توجه علما بوده اند. شرح الجدید، تألیف فاضل قوشچی، ( متوفای879 ق) یکی از این شروح مورد توجه بوده است. حواشی و تعلیقاتی نیز بر این شروح، از جمله، شرح قوشچی نوشته شده است که از جمله حواشی که بر شرح الجدید قوشچی نوشته شده، شرح محقق اردبیلی بر بخش الهیات آن می باشد. این کتاب از سوی کنگره بزرگداشت مقدس اردبیلی به چاپ رسیده است.

 

7- حدیقة الشیعه:

 

این کتاب، درباره ی امامت و فضایل ائمه ی اطهار(ع) به نگارش درآمده است و از شهرت و مقبولیت فراوانی برخوردار است. نسخه های خطیِ فراوانی از آن در کتاب خانه ها موجود است. ظاهراً این کتاب، در دو جلد نگاشته شده است که جلد اول آن، در شرح زندگانیِ پیامبراکرم(ص) و جلد دوم آن، که همین کتاب موجود است، درباره ی اثبات امامت می باشد. از جلد اول آن، نسخه ای در دست نیست. توضیح بیش تر درباره ی این کتاب، در بخش کتاب شناسیِ توصیفی آمده است.

 

8- رساله ی خراجیه اولی:

 

الخراجیه، رسالة فی الخراج، حاشیة علی خراجیة الکرکی و تعلیقة علی خراجیة المحقق الکرکی، عناوین دیگر این رساله ی محقق اردبیلی است. محقق کرکی ( متوفای 940 ق) رساله ای درباره ی خراج ( مقدار آن، حلّیت آن در عصر غیبت و غیره) تألیف کرده که به نام قاطعه الجاج فی تحقیق حلّ الخراج نامیده شده است. پس از آن، شاگرد وی، فاضل قطیفی ( متوفای بعد از 940 ق) رساله ای در رد رساله ی خراجیه ی محقق کرکی تألیف نمود (20) و محقق اردبیلی ( متوفای 993 ق) در حمایت از رساله ی خراجیه فاضل قطیفی و رد بر رساله ی خراجیه محقق کرکی، رساله ای تألیف کرد که تحت عنوان رساله خراجیه اولی مشهور است. این رساله، در مجموعه ی الخراجیات، توسط انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به چاپ رسیده است.

 

9- رساله خراجیه ثانیه:

 

همان طور که بیان شد، محقق اردبیلی در تأیید رساله ی فاضل قطیفی، رساله ای تألیف نمود و پس از آن، فاضل شیبانی، معاصر مرحوم اردبیلی، در زمان حیات او، در حیات او، در حمایت از محقق کرکی، رساله ی حلّ الخراج را به نگارش درآورد. (21) از این رو، محقق اردبیلی رساله خراجیه ی ثانیه را در تأکید بر رساله خراجیه اولی و ظاهراً در مقام رد و پاسخ به فاضل شیبانی تألیف نمود.

 

10- رساله صلاتیه:

 

رساله در صلاة و صوم یا رساله ی عملیه، دو عنوان دیگر برای این رساله می باشد که به زبان فارسی نوشته شده و نسخه های خطیِ آن در کتاب خانه ها، از جمله کتاب خانه ی آیت الله مرعشی، موجود می باشد.

 

11- رسالة حول کفایة بسملة الجنب بقصد سورة العزیمة فی التذکیة.

 

12- رسالة فی ان المر بالشیء یقتضی النهی عن ضده الخاص.

 

13- تعلیقة علی بحث الاجماع من شرح العضدی.

 

14- تعلیقة علی ما قال البیضاوی فی تفسیر الآیه 118 من سورة الهود.

 

15- تعلیقة علی ما قال البیضاوی فی تفسیر الآیه 77 من سورة الحج.

 

16- تعلیقة علی ما قال الزمخشری فی تفسیر الآیه 158 من سورة المؤمن.

 

17- تعلیقة علی ما قال الزمخشری فی تفسیر سورة الکافرون.

 

18- رسالة فی الرد علی افخر الرازی فی ما قال فی تفسیر آیة 22 من سورة النور.

 

19- رساله حجیّه، در مناسک حج ( به زبان فارسی).

 

20- رساله ی دوازده امام.

 

21- رساله ی تهلیلیه.

 

این رسائل، در جلد چهارم از مجموعه آثار کنگره ی مقدس اردبیلی به چاپ رسیده است. به غیر از تألیفات ذکر شده نیز آثاری به او نسبت داده شده است که برخی از آن ها اصلاً موجود نمی باشد و برخی نیز نسبت آن ها ثابت نشده است. (22)

 

جایگاه علمی و اخلاقیِ محقق اردبیلی

 

وی محققی بزرگ و نام دارد و مجتهدی دقیق النظر و موشکاف می باشد که آرا و نظریات دقیق و علمیِ او مورد توجه اهل نظر بوده است و همه وی را نمونه ی بارز تحقیق و تدقیق دانسته اند.

همه ی کسانی که درباره ی محقق اردبیلی سخن گفته اند، از او با کمال ستایش و اکرام یاد کرده اند. شیخ حرّ عاملی، درباره ی ایشان می نویسد: « مولای اجل اکمل، احمد اردبیلی عالمی فاضل، مدقّق، عابد، ثقه، ورع، عظیم الشأن و جلیل القدر بوده است.».(23)

علامه مجلسی، در مورد محقق اردبیلی می نویسد: « کسی را در میان متقدمین و متأخرین نشنیدم که همانند او باشد. خداوند بین او و بین ائمه ی طاهرین جمع بفرماید و کتب او در نهایت تدقیق و تحقیق است.». (24)

مؤلف جامع الرواة نیز درباره ی وی می نویسد: « ... او متکلمی فقیه، عظیم الشأن و رفیع المنزله است... او را مصنفاتی است، از جمله آن ها کتاب آیات الحکام و کتاب شرح ارشاد که بسیار عالی و نیکو است.». (25)

محدث قمی نیز پس از ستایش از وی درباره ی منزلت علمیِ او می نویسد:

« برای استفاده از علم او باید مرکب ها را به تندی رانده و شتابان به سوی او رهسپار شد.» (26)

شیخ اسدالله تستری از وی به عنوان اعلم، فقیه، مفسّر، متکلم، متبحّر، ساطع البرهان، فاتح درهای افکار غامضه و انظار دقیقه که پیش از او به بیانی نیامده است، یاد کرده است. (27)

سید نعمت الله جزایری درباره ی وی می نویسد:

« مولی احمد اردبیلی در ساحت علم و دانش به مقام عالی و در مقام زهد و تقوا به درجه ی عالی تر از آن نائل آمد.» (28)

با تمام این توصیفات، از آن جا که محقق اردبیلی در آسمان تقوا و معنویت اوج گرفته و زهد و قداست او زبانزد عام و خاص گردیده است، بُعد علمیِ ایشان تا حدودی تحت الشعاع بُعد معنوی وی قرار گرفته است. محدث و رجالیِ بزرگ، مرحوم نوری، صاحب مستدرک به این امر اذعان نموده و می نویسد:

« شجره ی علم و تحقیقات این عالم ربّانی و فقیه محقق صمدانی، زیر انوار قدس و زهد و خلوص و کراماتش مدفون مانده است.» (29)

در عین حال، آرای فقهیِ او از توجه علمان دقیق النظر دور نمانده است و از آن جمله، شیخ انصاری توجه بسیاری به نظریات و آرای محقق اردبیلی داشته و در کتاب مکاسب، از ایشان به عنوان محقق یاد شده و با جمله ی « انتهی کلامه رفع مقامه» تحسین و تمجید نموده است.

محقق اردبیلی یکی از علما و بزرگان شیعه در عصر خود بوده است و آن چنان که از آثار وی برمی آید، او در بیش تر علوم، به خصوص علم فقه، تفسیر، علوم قرآن و کلام، تبحّری کم نظیر داشته و در همه ی این زمینه ها، آثار قلمیِ مفیدی تدوین کرده است.

محقق در فقه، روشی کاملاً مستقل و مخصوص به خود داشته و مکتبی خاص به وجود آورده است. مشخصه ی مکتب وی اتکا بر فکر و اجتهاد تحلیلی و تدقیقی، بدون توجه به آرا و نظریات پیشینیان بود. او اگر چه در اساس فقه، تغییر و تحولی به وجود نیاورده، اما دقت های خاص و موشکافانه و روش آزاد و شجاعت حقوقیِ او مکتب وی را کاملاً ممتاز ساخته است. گروهی از بهترین فقهای این دوره، پیرو روش محقق اردبیلی و دنباله رو او شده اند که مشهورترین آنان عبارتند از: صاحب مدارک ( سید محمد بن علی بن حسین بن موسوی عاملی)، صاحب معالم ( شیخ جمال الدین ابومنصور حسن بن زین الدین شهید ثانی) عبدالله بن حسین شوشتری، محقق سبزواری و فیض کاشانی. (30)

آرای دقیق و اجتهادیِ او در کتاب شرح ارشاد، تحت عنوان مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان و خراجیات و برخی از رسائل فارسی، بیان شده است.

در زمینه ی تفسیر قرآن نیز ایشان با تبحّر و دقت نظر وافر، آیات الحکام را در کتاب زبدة البیان فی تفسیر آیات الحکام القرآن تفسیر و تبیین نموده است. این کتاب، از زمان تألیف، مورد عنایت فقها و مفسران بوده است و شرح های مختلفی نیز بر آن نگاشته شده است.

آثار گران قدر وی در زمینه ی کلام نیز مانند حاشیه بر شرح الجدید للتجرید و اصول دین و حدیقة الشیعه، بیان گر تسلط علمیِ او در مباحث کلامیِ شیعه است.

 

پایان زندگی

اگر ذکری از تاریخ ولادت عالم جلیل القدر، محقق اردبیلی در کتب تراجم نشده است، اما در تاریخ وفات ایشان، در میان شرح حال نویسان اتفاق نظر وجود دارد. آنان، همگی تاریخ رحلت این اندیشمند فرزانه را ماه صفر سال 993 قمری ( مطابق با 963 ش. و 1584 م.) در نجف اشرف ذکر کرده اند. (31)

مقبره ی ایشان در ایوان بارگاه حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در ردیف اشخاص موسوم به احمد، در حجره ی متصل به خزانه ی علوی و مناره ی جنوبی قرار دارد.

پی نوشت ها :

1- وفیات العلماء یا دانشمندان اسلامی، ص70 -71

2- محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج2، ص71- 72.

3- محمد باقر خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج1، ص82.

4- عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج1، ص56؛ و شیخ محمد حرزالدین، معارف الرجال، ص54.

5- محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج2، ص71- 72.

6- عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج1، ص56.

7- سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج5، ص95.

8- حر عاملی، الامل الآمل، ج1، ص 58 و 167.

9- عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج3، ص321؛ و خوانساری، روضات الجنات، ج1، ص116- 117.

10- همان، ج4، ص362.

11- همان، ج5، ص117.

12- سید حسن صدر، تکمله الآمل الآمل، ص389 و 390.

13- عبداله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج4، ص304.

14- مجلسی اول، شرح مشیخه « من لایحضره الفقیه»؛ و سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج3، ص82.

15- خوانساری، روضات الجنات، ج1، ص80؛ و محدث قمی، فوائد الرضویه، ص356.

16- آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج20، ص36.

17- سید حسن صدر، تکملة امل الآمل، ص355؛ و شیخ اسدالله تستری، مقابس الانوار، ص15.

18- محمد علی مدرسی، ریحانة الادب، ج3، ص369.

19- محقق اردبیلی، زبدة البیان، کنگره بزرگداشت مقدس اردبیلی، ص390 و 392؛ و محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج3، ص219؛ و محقق اردبیلی، الحاشیة علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، ص212.

20- آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج12، ص164.

21- همان، ج7، ص68.

22- مجموعه آثار کنگره مقدس اردبیلی، ج8، ص151.

23- حر عاملی، الامل الآمل، ج2، ص23.

24- محمدباقر مجلسی، بحارالانور، ج1، ص42.

25- محمد بن علی اردبیلی حائری، جامع الرواة، ج10، ص61.

26- محدث قمی، فوائد رضویه، ص23.

27- شیخ اسدالله تستری، مقابس الانوار، ص15.

28- محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ص84. به نقل از سید نعمت الله جزایری در کتاب المقامات.

29- میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج3، ص392.

30 - حسین مدرسی طباطبایی، مقدمه ای بر فقه شیعه، ص56 و 57.

31- محمدعلی مدرسی، ریحانة الادب، ج5، ص370.

 

 

منبع مقاله :

خالقی، علی؛ (1345)، اندیشه سیاسی محقّق اردبیلی، قم: موسسه بوستان کتاب( مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ دوم

 

مقالات بیشتر ...

 

محقق ، مقدس یا مدقق اردبیلی که بود ؟

 

ازدواج والدين مقدس اردبيلي

شخصي کنار جوي آبي نشسته بود ، ديد سيبي بر روي آب مي آيد دست برد و سيب را برداشت و خورد . بعد از خوردن سيب به فکر افتاد که اين سيبي که خوردم از کجا بود ؟ از کدام باغ بود ؟

 

رفت تا به باغي که سيب از آن باغ بود ، رسيد . وقتي صاحب باغ را پيدا کرد از او سئوال کرد : من سيبي از روي آب برداشتم و خوردم و بعد فهميدم که سيب از باغ شما بوده است . نزد شما آمده ام که مرا حلال کنيد يا آنکه قيمتش را بپردازم . صاحب باغ در جواب گفت : اين باغ فقط از من نيست ، ما چهار برادريم و من سهم خودم را به شما بخشيدم . گفت : بسيار خوب ، آن سه برادر کجا هستند ، جواب داد : دو تا ديگر از برادرانم در ايران هستند و يکي در خارج از ايران .

 

نزد آن دو برادر رفت و حلاليت طلبيد و سپس بار سفر بست و به خارج از ايران رفت ( گويا برادر ديگر در شوروي بوده است ) و خود را به در خانه ي آن برادر رسانيد و قصه را بيان کرد . آن برادر چهارم تعجب کرد که اين فرد کيست که براي يک چهارم سيب اين همه راه را طي کرده و به اينجا آمده تا حلاليت بطلبد . گفت : من سهم خودم را به شما بخشيدم ولي به يک شرط .

 

و آن شرط اين است : دختري دارم از چشم ، کور و از زبان ، لال و از گوش ، کر است اگر قبول کني با او ازدواج کني حلالت مي کنم و الا نه .

 

جوان قدري تامل کرد و پذيرفت .

 

وقتي مراسم عقد تمام شد و داخل حجله رفتند ، عروس را حوريه اي از حوران بهشتي ديد . از حجله بيرون آمد و به پدر دختر گفت : شما گفتيد دخترتان کور و کر و لال است .

 

گفت : آري ، من دروغ نگفتم ، گفتم : کور است چون تا به حال چشمش به نامحرم نيفتاده ، و اينکه گفتم : کر است ، گوش او صداي نامحرم و صداي ساز و آواز و غنا نشنيده ، و گفتم : لال است ، زبانش به دروغ و غيبت و ناسزا و تکلم با نامحرم باز نشده است . مدتها از درگاه حضرت حق درخواست مي کردم که خدايا داماد خوبي که هم کفو اين دختر باشد به من مرحمت کن . خدا دعاي مرا مستجاب کرد و دامادي متقي چون تو که اين همه مسافت راه را پيمودي ، براي اين که يک چهارم سيبي را که خوردي حلال باشد نصيبم کرد .

 

از اين ازدواج خداوند فرزندي صالح و بي نظير ، عالمي رباني افقه الفقهاء زمان شيخ احمد مقدس اردبيلي را عنايت فرمود .

 

ولادت:

او در عـصـر صـفويه و در شهر اردبيل ديده به جهان گشود, پس از رشد و نما وكسب تحصيلات ابـتـدايى , به قصد تحصيلات عاليه , به نجف اشرف مهاجرت كرد و بابهره گيرى از فضاى علمى و مـعـنوى نجف اشرف مجاورت آن خاك اقدس راپذيرفت و على رغم دعوتهاى مكررى كه از سوى امرا و حكام صفوى از او به عمل آمد, نپذيرفت و تدريس و تدرس را بر استفاده از مزاياى اجتماعى و سياسى ايران ترجيح داد پس از شهيد ثانى مرجعيت و رياست تامه شيعه را در نجف بر عهده داشت .

عـلـى رغـم شـهـرتى كه مقدس اردبيلى در ميان توده هاى مردم داشت , ولى با كمال تاسف منابع شـنـاخـت اين فقيه عاليقدر در ميان كتابها و منابع تراجم و رجال بسيارمحدود است

احمد بن محمد اردبيلى , معروف به مقدس اردبيلى , ضرب المثل زهد و تقوا است ودر عين حال از مـحـققان فقهاى شيعه است محقق اردبيلى , در نجف سكنى گزيد معاصرصفويه است گويند شـاه عـباس اصرار داشت كه به اصفهان بيايد, او حاضر نشد شاه عباس خيلى مايل بود كه مقدس اردبيلى خدمتى به او ارجاع دهد تا اينكه اتفاق افتاد كه شخصى به علت تقصيرى از ايران فرار كرد و در نجف از مقدس اردبيلى خواست كه نزدشاه عباس شفاعت كند, مقدس نامه اى به او نوشت به اين مضمون :

بانى ملك عاريت بداند اگرچه اين مرد اول ظالم بود, اكنون مظلوم مى نمايد, چنانچه از تقصير او بگذرى , شايد حق سبحانه از پاره اى از تقصيرات تو بگذرد.

شاه عباس نوشت :بـه عـرض مـى رساند عباس خدماتى را كه فرموده بوديد به جان منت داشت , به تقديم رسانيد, اميد كه اين محب را از دعاى خير فراموش ننماييد.

كلب آستان على , عباس 1

امـتناع مقدس اردبيلى از آمدن به ايران , سبب شد كه حوزه نجف به عنوان مركزى ديگردر مقابل حـوزه اصـفـهـان احـيـا شـود هـمچنانكه امتناع شهيد ثانى و پسرش شيخ حسن صاحب معالم و دخترزاده اش سيد محمد صاحب مدارك از مهاجرت از جبل عامل به ايران , سبب شد كه حوزه شام و جبل عامل همچنان ادامه يابد و منقرض نگرددصاحب معالم و مدارك براى اينكه دچار محظور و رودربـايـسـتـى بـراى توقف در ايران نشوند, از زيارت حضرت رضا (ع ) كه فوق العاده مشتاق آن بـودنـد صـرف نظر كردند اين بنده فعلا نمى داند كه مقدس اردبيلى فقه را از كجا و نزد چه كسى تـحـصيل كرده است ,همين قدر مى دانيم كه فقه را نزد شاگردان شهيد ثانى تحصيل كرده است پـسـر شـهـيـد ثانى و نواده دختريش , صاحب مدارك در نجف شاگرد او بوده اند در كتاب جلال الدين دوانى مى نويسد:

مـلا احـمـد اردبـيـلـى , ملا عبداللّه شوشترى , خواجه فضل اللّه تركه , مير فخر الدين هاكى ,شاه ابـومحمد شيرازى , مولانا ميرزاجان و مير فتح اللّه شيرازى , شاگردان خواجه جمال الدين محمود بـوده انـد و او شـاگـرد محقق جلال الدين ديوانى بوده است 2 و ظاهراتحصيل خواجه جمال الـديـن مـحـمود در رشته هاى معقول بود, نه منقول مقدس اردبيلى كه در سال 993 درگذشته اسـت , كـتـاب فـقهى معروف او يكى شرح ارشاد است و ديگر آيات الاحكام نظريات دقيق او مورد توجه فقها است 3 .

احمد بن محمد اردبيلى يكى از فقهاى نامدار, و يكى از مفاخر علماى اماميه قرن دهم هجرى است كـه در بـيـن تـوده مـردم بـه مـقدس اردبيلى , و در ميان خواص وفقها به محقق و مدقق اردبـيـلى شهرت دارد, و عامل اين شهرت , وجود آن آثار وتاليفات و تحقيقات گرانقدرى است كه در زمينه فقه , كلام و عقايد از او به يادگار مانده است .

گفتار دانشمندان :

علا مه شيخ حر عاملى درباره او گويد:.

مـولى بزرگوار, احمد بن محمد اردبيلى , عالم فاضل , مدقق , عابد زاهد, ثقه ,پرهيزگار, جليل القدر و عظيم الشان مى باشد 4 .

صـاحب جامع الرواة كه خود اردبيلى است , در حق همشهرى خويش مى گويد: احمد بن محمد اردبـيـلـى (ره ) در جلالت قدر و اعتبار و موثق بودن ,مشهورتر از آن است كه ذكر گردد او فقيه , متكلم , جليل القدر, و عابدترين وپرهيزكارترين مردم عصر خويش بوده است 5 .

گفتار محدث نورى :

عـالـم ربانى , فقيه و محقق صمدانى , مولى احمد بن محمد اردبيلى , متوفى993 درخت علم و تحقيقات او با انوار درخشان قدس , زهد, اخلاص و كرامات اوپوشيده است 6 .

گفتار محدث قمى در كتاب الكنى و الالقاب :

عالم ربانى , محقق و فقيه بزرگوار احمد بن محمد اردبيلى , در تقوى , جلالت ,فضيلت , اصالت , زهد, ديانت , ورع , امانت مشهورتر از آن است كه قلم بر آن احاطه كند يا تحت عدد و شمارش درآيد او متكلم و فقيه بزرگوار مى باشد, به حدى كه علا مه مجلسى درباره او گفته است : او در ورع و تـقـوى و زهـد, بـه حـد نـهـايى و مرتبت عاليه رسيده است و همانند او را در ميان پيشينيان و متاخرين نشنيده ام خداوند او را باپيشوايان معصوم (ع ) محشور دارد 7 .

كرامات روحى و فضايل اخلاقى :

در كـتـاب انـوار نـعـمـانـيه سيد نعمت اللّه جزائرى , و در روضات الجنات ,حوادث و قضاياى حيرت انگيزى از آن عالم ربانى نقل كرده اند كه صدور چنين اعمال و كرامات از دارندگان چنين ارواح وارسته و پاك با آن همه اخلاص و پاكى ,هيچ نوع تعجب و شگفتى ندارد و طالبان تفصيل به آن كتابهاى مراجعه كنند 8 .

 

اساتيد:

او بـا شـيـخ بهايى و ميرزا محمد استرآبادى صاحب رحال معروف , معاصر بود واز بعضى از تلامذه شـهـيـد ثانى تلمذ نموده است , و صاحب اعيان الشيعه اساتيد او را,جمال الدين محمود, شاگرد جـلال الدين دوانى , ملا عبداللّه يزدى (صاحب حاشيه تهذيب المنطق ) و مولى ميرزا جان باغندى ذكر نموده است 9 .

 

شاگردان :

صاحب معالم و صاحب مدارك , ملا عبداللّه شوشترى از شاگردان او مى باشندو از ديگر شاگردان او امـيـر غـلام و امـير فضل اللّه مى باشد هنگام فوت از او پرسيدند:به چه كسى مى توانيم رجوع كنيم ؟ گفت : در شرعيات به امير غلام , و در عقليات به امير فضل اللّه تفرشى 10 .

 

تاليفات و آثار :

1 ـ زبدة البيان في آيات احكام القرآن , كه در ايران بارها چاپ شده است 11 .

2 ـ مـجمع الفائدة و البرهان في شرح ارشاد الاذهان علا مه حلى , و آن كتابى است كه چاپ سنگى گـرديـده بـود و اخيرا از سوى جامعه مدرسين حوزه علميه قم در12 جلد آغاز چاپ شده است و شروع تاليف آن در ماه رمضان 977 در كربلا صورت گرفته , و انجام آن در سال 985 بوده است .

3 ـ حديقة الشيعه در تفصيل احوال پيامبر (ص ) و ائمه (ع ) (فارسى ).

4 ـ شرح الهيات تجريد قوشجى .

5 ـ اثبات واجب تعالى .

6 ـ اثبات امامت .

7 ـ تعليقه اى بر شرح مختصر الاصول عضدى .

8 ـ تـعليقه اى بر خراجيه محقق ثانى اين كتاب در مورد مساله خراج و ماليات نوشته شده و هر دو در سال 1318 ه ق در حاشيه كفاية الاصول آخوند خراسانى چاپ سنگى شده است .

9 ـ استيناس المعنويه (به عربى ) در علم كلام .

10 ـ اصول الدين , كه يك نسخه از آن در كتابخانه رضويه موجود است .

 

وفات :

او پـس از عـمـرى تلاش و كوشش در راه اسلام و معنويت , سرانجام در ماه صفرسال 993 ه ق در نجف اشرف به رحمت ايزدى پيوست و در جوار قبر محبوب ومعشوق خويش , سرور متقيان مولى عـلـى (ع ) در ايوان طلا سمت راست وارد شونده بر حرم مدفون گرديد

 

پاورقى ها :

1- ايـن داسـتـان هرچند در منابع معتبر نقل شده , ولى با توجه به سال فوت محقق و جلوس شاه عباس قابل خدشه و نيازمند تحقيق بيشتر است .

2- زندگى جلال الدين دوانى , تاليف فاضل نامى آقاى على دوانى .

3- آشنايى با علوم اسلامى , ص 304 .

4- معجم رجال الحديث , ج 2 , ص 229 .

5- مدرك فوق .

6- خاتمة المستدرك , ج 3 , ص 392 .

7- الكنى و الالقاب .

8- روضات الجنات , ص 22 .

9- اعيان الشيعه , ج 9 , ص 95 .

10- مدرك سابق .

11- ايـن كـتـاب فـقهى و تفسيرى آيات الاحكام , در مجلد دوم كتاب طبقات مفسران شيعه , تاليف نگارنده ,ص 416 به تفصيل معرفى شده است .

12- الذريعه , ج 2 , ص 35 . 13- ريحانة الادب , ج 5 , ص 370 .

فقهاى نامدار شيعه - عقيقي بخشايشي

پایگاه حوزه

لینک بیشتر...

 

 

یِل یاتار! طوفان یاتار! یاتماز حسینین پرچمی!

 

آللاه چوخون خلق ائیلییب / چوخ گول سئچیب دیر
آمما محصول خلقی روز عاشورا بیچیب دیر

 

 

 

 

 

 

قلبیم غمیله دولسا ابوالفضله آغلارام
گوللر چمنده سولسا ابوالفضله آغلارام
یاد ایلرم اوساعتی کی دوشدی قوللاری
عومروم مین ایلده اولسا ابوالفضله آغلارام . . .

 

 

 

 

 

 

کربلا دشتینده طوفان دیر بوگون
زینبین حالی پریشان دیر بوگون
یا حسین و یا ابوالفضل کلمه سی
بوتون دیللرده غلطان دیر بوگون

 

 

 

 

 

 

هر دردمند رسمدور ایستر دوا یئری / غمگین اولان همیشه گزر غمفزا یئری
بو افتخاری ایله نصیب ای خدا منه / مدفن منه اولنده اولا کربلا یئری

 

 

 

 

 

تؤکۆلۆب توْپراغا باشسێز شهداء
کربلا دشتی اوْلۇب کوه-ی-مئنا
موج ایده‌ر قانیله دریای-ی-بلا
نئجه قان آغلاماسۇن داش بۇ گۆن

 

 

 

 

 

 

اولدوم ازلدن عشقینه دل بسته یا حسین
هجران غمیله روحیم اولوب خسته یا حسین
ال آچمیشام سواله قاپیندا گدا کیمین
شیش گوشه قبرینه منی سن ایسته یا حسین

 

 

 

 

 

 

بۇ همان گۆندی باتۇب یاسه جاهان
بوْیانۇب قانه سۇسۇز پیر-وْ-جاوان
انبیالر باش آچۇب آغلۇرێ قان
نئجه قان آغلاماسۇن داش بۇ گۆن

 

 

 

 

 

 

مشتاقوام سعادت اولا بیر جواز آلام
زوار اولام مزاریوه من امتیاز آلام
آب فراتون آخدوقجان موجونا باخام
اول ائدیب گیلایه صونرا دستماز آلام

 

 

 

 

 

 

بۇ همان گۆندی سوْلۇب دین چمه‌نی
سارالۇب سرو-وْ-گۆل-وْ-یاسه‌مه‌نی
قطعه-قطعه اوْلۇب اکبر بده‌نی
نئجه قان آغلاماسۇن داش بۇ گۆن

 

 

 

 

 

 

کرب و بلا ، آئین ده اوّل آیه اولدى
نطق حسین 
، قرآنونان ، همپایه اولدى
بیر شور و غوغا خلقته سالدى بو نهضت
روز قیامتده ، قیامت سایه اولدى

 

 

 

 

 

 

توْی تۇتۇب قاسمه شاهنشه-ی-دین
ائتدیله‌ر بزم-ی-عزا حیجله‌گهین
یاخدێ قانیله حنا تازه گلین
نئجه قان آغلاماسۇن داش بۇ گۆن

 

 

 

 

 

 

کج یوللارا کیم تابع اسلام اولا گتمز
وجدانی اولان شخصه هر اقدام اولا گتمز
هر کیم دوشونوب فلسفه قتل حسینی
ظلم و ستمون تحتینه اعدام اولا گتمز

 

 

 

 

 

 

« حرمله » آلدێ اله تیر-وْ-کمان
اصغرین حلقین ایدۇب تیره نیشان
ایچدیرۇب سۇ یئرینه قێرمێزێ قان
نئجه قان آغلاماسۇن داش بۇ گۆن

 

 

 

 

 

 

سینه سینه سؤزوم جوشه گلدی
یادیما قبر شیش گوشه گلدی
ای اورک قان اولوب گؤز یاشی توک
فاطیمه ناله سی گوشه گلدی

 

 

 

 

 

 

کسدی اشرار-ی-دنی سۇ یوْلۇنێ
تئشنه سقّانون آلۇب ساغ سوْلۇنێ
هم ساغێن سالدێلار هم سوْل قوْلۇنێ
نئجه قان آغلاماسۇن داش بۇ گۆن

 

 

 

 

 

 

هر کیمسه حسین عشقینه دل باغلاسا خوشدور
قلبین شرر محنتیله داغلاسا خوشدور
اوزده گئدیب آغلاماقین ارزیشی یوخدور
منظور شه دینی بیلیب آغلاسا خوشدور

 

 

 

 

 

 

سالدێ دونیایه شرر شیمری دَنی
کسدی عطشان سری شاهی زَمَنی
قالدێ باشسێز قۇرو یئرده بده‌نی
نئجه قان آغلاماسۇن داش بۇ گۆن

 

فواید  دو زبانه بودن

 

نتایج یک تحقیق علمی نشان داد افرادی که به دو زبان تکلم می کنند، دیرتر از سایر افراد در سالخوردگی به برخی از اشکال زوال عقل دچار می شوند.
 
به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از خبرگزاری فرانسه از واشنگتن؛ این تحقیق که نتایج آن در نشریه علمی نورولوژی منتشر شد نشان می دهد دو زبانه بودن، ابتلای افراد را در سالخوردگی به سه شکل از زوال عقل حدود چهار سال و نیم در مقایسه با افرادی که تنها به یک زبان تکلم می کنند، به تاخیر می اندازد.
 
به گفته محققان موسسه علوم پزشکی «نظام» در حیدرآباد هند، افرادی که به دو زبان تکلم می کنند ولی نمی توانند بخوانند نیز از این مزیت برخوردارند که دیرتر از انسان های تک زبانه، به زوال عقل مبتلا می شوند.
 
این دانشمندان می گویند سخن گفتن به بیش از یک زبان، منطقه ای از مغز را که مسئول تفکر و تعقل است، توسعه می دهد و همین مسئله سبب محافظت از فرد در برابر ابتلا به زوال عقل می شود.
 
زوال عقل، در پزشکی و روان‌پزشکی به اختلال مزمن و گاهی حاد فرایندهای روانی به علت بیماری عضوی مغز، که با تغییر شخصیت و موقعیت ‌ناشناسی و اختلال در حافظه و داوری و اندیشه همراه است گفته می شود. شایع‌ترین نوع این اختلال، زوال عقل سالخوردگی یا آلزایمر است. از دیگر عوامل ایجاد زوال عقل می‌توان به سکته مغزی، استفاده از مواد مخدر و روان‌گردان و بیماری‌های ناشایع ولی معروف مانند جنون گاوی اشاره نمود.

 

توجه :

در روزهای اخیر اس ام اسی در بین اهالی فرهنگ دوست آذربایجان در حال رد و بدل شدن می باشد با محتوایی به قرار زیر :

جهت حمایت از تدریس زبان تورکی (نظر سنجی شبکه شما ) در مدارس به این شماره 30000999 عدد ۳ را بفرستید.

طی تحقیقاتی که کردم  هیچ منبع موثقی پیرامون این خبر پیدا نکردم و به این نتیجه رسیدم این شماره 30000999 مربوط به نظر سنجی ترانه رضا صادقی خواننده مشهور فارسی زبان است ، به این صورت چنانچه عدد 3  را به این شماره ارسال کنید از آهنگ های این خواننده حمایت میکنید.

فقط همین...دوستان لطفا تا از چیزی مطمئن نشدید خبر یا پستی رو به اشتراک نگذارید !

برخی منابعی که جهت انتخاب خواننده مورد نظرشون شماره این سامانه اس ام اس رو قرار دادند به قرار زیر می باشد :

لطفا دوستانی که اطلاعات معتبر تری از مرجع انتشار این خبر دارند اطلاع دهند تا اطلاع رسانی درست و دقیق تری بشه .

http://www.farzadfarziniha.blogfa.com/post/90

http://onlysadeghi.org/forum/showthread.php?mode=linear&tid=738&pid=28972

http://bibakramin.blogfa.com/tag/نکن-گریه-آهنگ-جدید-رامین-بی-باک

http://www.bipfa.net/view/post:13053195

http://majidkharatha20.blogfa.com/tag/شبکه-شما

http://atrotv.blogfa.com/tag/شبکه-آذری-زبان

 

یا شاسین آنا دیلینین جانلانماغینا غیرت ائدن وطنداشلار

 

 

نظر یکی از کاربران ادیب و با فرهنگ کشورمان در مورد زبان تورکی

 

ای ننگ بر شما که از زبان مغولان خونخوار دفاع می کنید زبانی که با روی آوری به فارسی در حال افتادن به زباله دان تاریخ است
پاینده ایران و مردم فارسی ذوست آذربایجان

اینم ایمیلشون

mehrdadtaghizadeh69@gmail.com

دوستان خودتون نصیحت و راهنمایشون بفرمایید !

سندن کوسموشم وطن


کوسموشم داغیندان - باغیندان سنین


سندن اوز چووروب گئدیرم وطن


منی قوجاغیندا یاشادمادین شاد


هممشه کونلومه پای وئریرسن چن



*



من سنه بیر بالا سن منیم آنام


نئیه قوجاغیندا لای -لای دئمیرسن؟!


منیم چون گئجه لر اولدوزون یوخدی 


گوندوزلر گونشه حسرتلی یه م من 



*



بلکه ده اوگئی ام اوشاغلیقیمدان


اوزگه لیقدن گلیب توش اولدوم سنه 


یازیغلیغین گلدی منی ساخلادین 


اما گوسترمه دین محبت منه



*



اگر دوغما بالان اولسایدیم سنین


قیمازدین گوز یاشیم آشیب داشلانا


گوزون قاباغیندا یتیم یاشایب  


حایاتیمدا یئنی غصه باشلانا



*



عزیز توپراغینا سیغینمیشام من


عمروم گول عمرودی کئچیندیر منی 


کدرلی "صونانی "آغلاتماگینان


آرزیلار یوردومون گوزل مدفنی


صونا

چرا تورکی را باید پاس داشت

 

 ادله ایی دیگر بر لزوم و پاسداشت زبان تورکی

 

شفقنا – تحقیقات نشان می‌دهد سوءتفاهم و برداشت غلط میان سخنوران زبان ترکی به مراتب کمتر از سخنوران زبانهایی است که منظور خود را با جملات طولانی و اصطلاحات غیر صریح بیان می‌کنند.

به گزارش شفقنا از تی آر تی زبانشناسان و روانشناسان معتقدند که زبان رابطه مستقیمی با اندیشه دارد. بطوری که عده‌ای از دانشمندان زبان را "اندیشیدن با صدای بلند" و اندیشه را "سخن گفتن بی صدا" می‌خوانند.

رابطه متقابل زبان و جامعه و یا به عبارت دقیق‌تر، رابطه زبان با رفتار اجتماعی نیز از جمله مواردی است که توجه زبانشناسان و جامعه‌شناسان زبان را به خود جلب کرده است.

به راحتی می‌توان گفت که نحوه زندگی جوامع اولیه که موفق به ایجاد این وسیله ارتباطی مهم شده‌اند، تاثیر مستقیمی بر ساختار زبان داشته است. بطوری که با اندکی بررسی می‌توان تشخیص داد که چه زبانی با چه جامعه‌‌ای هماهنگی و مطابقت دارد. برای مثال دیسیپلین و جدیت زبان آلمانی که در میان عامه از آن به عنوان زبانی خشن یاد می‌شود را می‌توان در تمامی زمینه‌های اجتماعی، رفتاری، کاری، هنری، صنعتی و حتی سیاسی جامعه آلمان مشاهده کرد.

همچنین غنای زبانی و تعداد واژه‌هایی که در زبان روزمره از سوی گویشوران بکار برده می‌شود نیز در تولید اندیشه در میان اندیشمندان آن جامعه موثر است.

برای اندیشه‌های بزرگ، زبانهای غنی لازم است و زبان، با رشد اندیشه غنی‌تر می‌گردد. جای تعجب نیست که مثلا کشورهای پیشرفته انگلیسی‌زبان برای توسعه هرچه بیشتر علم و صنعت، از زبانهای دیگر به ویژه زبان مرده لاتینی نیز برای غنی‌تر ساختن انگلیسی به عنوان بزرگترین زبان علمی عصر حاضر، به خوبی استفاده می‌کنند. انعطاف پذیری این زبان، در اتخاذ سیاستهای چند بعدی و منعطف کشورهایی مانند آمریکا و انگلستان نیز قابل مشاهده است.

در این میان زبان ترکی تنها با داشتن یک فعل بی‌قاعده به عنوان یکی از با قاعده‌ترین زبان جهان شناخته می‌‌شود. این زبان نیز همانند دیگر زبانها به خوبی منعکس کننده اندیشه و رفتار اجتماعی ترکهاست. وجود افعال بسیار متنوع و امکان بیان مفاهیمی طولانی با جملاتی کوتاه، این زبان را از دیگر زبانها متمایز می‌سازد.

این امر، یعنی امکان بیان سریع و در عین حال صریح مفاهیم سبب گردیده تا زبان ترکی در ایران، قرنها زبان ارتش و دربار باشد. زیرا در جاهایی که دیسیپلین، جدیت، بیان صریح و کوتاه مورد نیاز باشد، زبان ترکی می‌تواند به بهترین نحو ایفای نقش کند.

این زبان بر خلاف زبانهایی که در بیان احساس از ظرافت و ویژگیهای خاصی برخوردار است، در بیان اندیشه و تفکر موفق‌تر است. شاید به همین دلیل است که در جوامع ترک، تعارفهای افراطی و استفاده از جملات بلند تشریفاتی کمتر به چشم می‌خورد و ارتباط بین سخنوران این زبان، از سادگی، اصالت، صراحت و صداقت خاصی برخوردار است.

تحقیقات نشان می‌دهد سوءتفاهم و برداشت غلط میان سخنوران زبان ترکی به مراتب کمتر از سخنوران زبانهایی است که منظور خود را با جملات طولانی و اصطلاحات غیر صریح بیان می‌کنند.

از دیگر ویژگیهای زبان ترکی، وجود هزاران فعل تک سیلابی است که یادگیری آن را به ویژه برای کودکان آسانتر می‌سازد. برای مثال، افعال تک سیلابی مانند "گل" (بیا)، "آل" (بگیر)، "وور" (بزن)، "یات" (بخواب)، سات" (بفروش)، "دل" (سوراخ کن)، "سیل" (پاک کن)، "یاز" (بنویس)، "گز" (بگرد)، "دور" (بایست، بلند شو)، "سور" (بران)، "یان" (بسوز)، "سؤن" (خاموش شو) و غیره در زبانهای دیگر از جمله فارسی با افعالی دو و یا سه سیلابی و حتی گاهی کلمات مرکب بیان می‌گردد.

 نقل از شفقنا

زندگینامه ی ذاکـر اردبیلی  

 

 همایش بزرگداشت استاد میرزا ستار ذاکر اردبیلی

 در نیمه دوم فروردین 1392

اردبیل فردا : مرحوم میرزا ستّار ذاکر اردبیلی (ذاکر الحسین) حدوداً سال 1260 هجری شمسی در کوچه ی عبدالله شاه ؛ که یکی از محلّات قدیمی اردبیل و از شعبات محلّه ی پیر عبدالملک (ره) می باشد و به گواهی تاریخ ، تأسیس آن به دورانِ ناصرالدَین شاه قاجار مربوط میشود ، دیده به جهان گشود . حوالی 8 سالگی به همراه والدین خویش به شهر قُبا (یکی از شهرهای کشور آذربایجان) سفر کرده ، حدود 20 سال در آن دیار زندگی میکند .

 

ادامه نوشته